سالهاست که زیست شناسان به منظور ردیابی تاریخ طولانی و غنی خود - از دشتهای وحشی گرفته تا میز شام - در حال یافتن ژنومهای محصولات مدرن و باستانی هستند. با این وجود، علی رغم دسترسی به فناوری توالی ژنتیکی پیشرفته، هنوز هم شکافهای چشمگیری در جدول زمانی هر دو تکامل میوه و سبزی وجود دارد.
اکنون یک زوج محقق با استفاده از یک رویکرد منحصر به فرد به دنبال رفع این شکافها باشند. در یک تحقیق جدید، ایو دی اسمت، زیست شناس گیاهی در مرکز VIB-UGent بلژیک، و دیوید ورگاون، مدرس
تاریخ هنردر Amarant بلژیک، نشان میدهند که نقاشیهای قدیمیمیتوانند در ردیابی چگونگی تکامل میوهها و سبزیجات بسیار مفید باشند.
اگر قرار بود ده هزار سال به عقب برگردید، شاید متعجب میشدید. در واقع، همه میوههای شیرین و سبزیجات معطر که ما دوست داریم چیزی شبیه به امروز نبود. در حقیقت، نسلهای بیشماری از پرورش انتخابی به طول انجامید تا گیاهان وحشی به مقدار زیاد به محصولات غذایی تولیدی تبدیل شوند. به عنوان مثال، ذرت مدرن 1000 برابر بزرگتر است و حداقل چهار برابر قند بیشتری از انواع وحشی دارد که ده هزار سال پیش در دشتهای مکزیک رشد میکردند.
گاهی اوقات این تغییرات مشهود هستند و گاهی مانند قطعات یک پازل باید کنار هم قرار بگیرند. زیست شناسها دنبال هر دری هستند تا وارد شوند پس چرا هنر استثنا باشد؟
برای De Smet و Vergauwen، که از دبیرستان 30 سال است که با هم دوست هستند، این اتحادی غیرطبیعی نیست. حرکت آنها به تقاطع بین هنر و زیست شناسی تکاملی ابتدا در طی سفر غیرمترقبه به موزه هرمیتاژ در سن پترزبورگ آغاز شد.
"چند سال پیش، ما در سن پترزبورگ (روسیه) بودیم. در هرمیتاژ بحثی در مورد میوههایی که توسط فرانس اسنیدر به تصویر کشیده شده بود، شروع کردیم. سوال این بود: آیا این تصویر خاص از میوه در قرن 17 به این شکل به نظر میرسید یا اسنیدر نقاش بدی بود؟ بحث خوبی بود، از روز بعد، در قطار به Tsarkoe Selo، متعجب بودیم که آیا سایر میوهها یا سبزیجات وجود دارند که داستانهای مشابهی دارند. سالها بعد، ما هنوز در حال تحقیق بودیم. معلوم شد که یک رویکرد ارزشمند (و به سختی مورد استفاده) برای ترکیب تخصص ما در سطح (هنر) تاریخ و ژنتیک است. ممکن است بسیاری مورخان هنر وجود داشته باشند که زیست شناسان را به عنوان بهترین دوست خود بدانند و برعکس؟
این دو محقق با بررسی ایدههایی که در مورد آنها بحث و گفتگو میکردند، برای هر اثری که ترکیبی از
تاریخ هنرو ژنتیک است، اسناد موجود را بررسی کردند. آنها به یک دیوار خالی برخوردند.
"بنابراین، ما شروع به بررسی کردیم و گمان میکنم که هرگز متوقف نشده باشیم. برخی از دوستان با هم تنیس بازی میکنند یا به ماهیگیری میروند. آیو و دیوید به موزهها میروند، با دانشمندان دیگر دیدار میکنند، به نقاشیها نگاه میکنند و تاریخچه غذاهای مدرن را مطالعه میکنند."
به عنوان مثال، بررسیهای آنها در مورد نقاشی هندوانه در مصر باستان نشان داد که این میوه حتی در آن زمان دارای نوارهای سبز روشن و تاریک تیره بود.
این همراه با توالی DNA یک برگ هندوانه برگرفته از پیشینه مصری، نشان میدهد که این میوه از اوایل 4000 سال پیش اهلی شده است. اما با وجود ظاهری شبیه به گونههای مدرن، این گونه اجدادی به لحاظ طعم به خیار شبیه بود و هزاران سال قبل طعم خربزه شیرین گرفت، طبق یک مقاله سال 2019 که توسط De Smet و Vergauwen نوشته شده است.
این به معنای این نیست که نقاشیهای قدیمیمیتوانند نمونههایی از تکامل گیاه را نشان دهند که در تجزیه و تحلیل ژنومیاز دست رفته است، اگرچه این فراتر از حد قابل قبول نیست. درعوض،
تاریخ هنرو ژنتیک میتوانند دست به دست هم دهند تا جدول زمانی دقیق تری را انتخاب کنند که یک محصول خاص میوه یا سبزیجات وارد مصارف مشترک شود.
به عنوان مثال، هویج.
امروزه، سبزیجات محبوب به دلیل داشتن ظاهری نارنجی به دلیل داشتن محتوای بالای کاروتنوئید، همه جا به رسمیت شناخته میشود. با این حال، نقاشیهای قرن 17 از دوران طلایی هلند هویج را به رنگهای سفید، قرمز، زرد و نارنجی به تصویر میکشد. این یک نقطه خلاقانه نیست - این واقعاً همانگونه است که وقتی نقاشان زنده بودند، هویج به نظر میرسید.
"چگونه میدانیم نقاشی قابل اعتماد است؟ اگر به کار کوبیستی پیکاسو نگاه کنید تا بفهمید گلابی در اوایل قرن بیستم چگونه به نظر میرسد، ناامید خواهید شد. این جایی است که
تاریخ هنروارد میشود. بعضی از نقاشیها فقط در بعضی جنبهها قابل اعتماد هستند، برخی کاملاً قابل اعتماد هستند و بعضی دیگر اصلاً مانند پیکاسو. آثار جرون بوش ممکن است تصویری درست از یک توت فرنگی را نشان دهد، اما ممکن است قد بلندتر از افراد کنار آن باشد. این خیال انگیز است که تصور کنیم که در واقع چنین توت فرنگیهای بزرگی وجود داشته است، اما اگر توت فرنگی از نظر مورفولوژیکی صحیح باشد، ممکن است از این نتیجه گیری کنیم."
"بنابراین، چگونه میدانیم که چه چیزی را باور کنیم؟ این یک مسئله اعتماد به شواهد است. اگر یک نقاش لباس را به تصویر بکشد ما میتوانیم این موضوع را با نمونههایی از یک موزه یا نقاشیهای دیگر تأیید کنیم، اگر یک نقاش یکی از سازهای موسیقی (ویولنها یا زرادخانهها) را که هنوز در یک موزه قرار دارد به تصویر میکشد، اگر یک نقاش معماری را به تصویر بکشد که هنوز هم در اطراف دیده میشود ( بازار مرکزی آنتورپ) و آن را بررسی میکند، پس دلیلی نداریم که تصور کنیم که وقتی صحبت از مواد غذایی قابل فساد مانند میوه و سبزیجات میشود، کار او را با روشی کاملاً متفاوت انجام خواهیم داد. این یک سوال ساده برای بررسی قابلیت اطمینان منبع شما و اعتماد به شواهد است. و غالباً تعداد آن نیز زیاد است. اگر چیزی فقط یک بار به تصویر کشیده شود ممکن است عجیب (یا یک نقاشی بی کیفیت) باشد، اما اگر چیزی به طور مرتب ظاهر شود ممکن است واقعاً اینگونه باشد(حداقل تا حدی). "
ما نمیتوانیم همه جا باشیم. از هرمیتاژ، لوور، گالری ملی لندن و غیره بازدید کرده ایم، اما اگر یک گوجه فرنگی جالب قرن هفدهم در آشپزخانه یک صومعه اسپانیایی نمایش داده شود که تقریباً هرگز برای بازدید کنندگان باز نمیشود، ما هرگز در مورد آن چیزی نمیفهمیم به همین دلیل به کمک نیاز داریم. میخواهیم تا آنجا که ممکن است مواد پیدا کنیم. کاتالوگها هیچ کمکی نمیکنند، زیرا یک نقاشی اساطیری میتواند یک رنگ نارنجی کاملاً زیبا در پس زمینه داشته باشد، اما توضیحات، عنوان یا یک تصویر کوچک از آن نقاشی هرگز سرنخی نمیدهد که چگونه آن را پیدا کنیم. به مردم احتیاج داریم که متوجه آن شویم و یافتههای خود را گزارش دهند. خیلی زود در پروژه خود با این ایده شهروند علمیآشنا شدیم و به دنبال راههایی برای تأمین مالی برنامه برای کمک به مردم و خودمان هستیم. هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. "
"من حدس میزنم که ما هرگز بازدید از موزهها را متوقف نکنیم. این یک سرگرمیاز مدتها قبل از شروع این پروژه بود. تنها تفاوت این است که اکنون میتوانیم به همسران خود بگوییم که باید "برای کار" یک سفر را انجام دهیم. "
منبع:ZME science